عوامل خروج دجال

عوامل خروج دجال

امیرالمؤ منین علیه السّلام فرمودند: مطالبی که می گویم به خاطر بسپار و بدان که علائم خروج دجال به شرح زیر است:


1. مردم نماز را ترک می کنند و در میان مردم می میرد (کنایه از اعراض مردم و بی تفاوت بودن در مقابل این دستور حیاتی است).


2. امانتها را ضایع می کنند (دیدیم که چطور قرآن و خاندان رسالت را که امانت بزرگی الهی بودند به دست فراموشی سپردند و جامعه اسلامی را به تباهی کشاندند).


3. دروغ گفتن را حلال می شمارند (تحت عنوان سیاست اجتماعی و غیره).

4. ربا خوردن یکی از کارهای معمولی جامعه می شود.


5. رشوه خواری در میان مردم رواج پیدا می کند.

6. ساختمانها را محکم می سازند (از بتون و آهن و سنگ ساخته می شود).

7. دین را به دنیا می فروشند (یعنی برای دست یافتن به دنیا و نعمتهای زودگذر آن از ارتکاب هیچ گناهی باک ندارند).

8. نابخرادان و مردم کم عقل را بر کارها می گمارند.

9. زنان را در کارهای اجتماعی و شخصی طرف مشورت قرار می دهند.

10. قطع صله ارحام می کنند و از خویشاوندان فاصله می گیرند (مخصوصا خانواده های فقیر و بی بضاعت).


11. در کارهای زندگی از هوی و هوس پیروی می کنند (با منطق «دلم می خواهد» خود را قانع می کنند).


12. در کشتار و خونریزی بیباک هستند (که امروزه شاهد آن هستیم).

13. بردباری و حلم را به حساب ضعف و ناتوانی می گذارند.

14. ظلم و بیدادگری را مایه مباهات و فخر قرار می دهند.


15. زمامداران در آن زمان از فاسقان و فاجران (گناهکاران)اند (و مردم با وجود دیدن فسق آنها ساکت هستند بلکه یاریشان می کنند).

16. وزیران دولتها ستمگران جامعه هستند (که با تکیه به مقام وزارت از هر ظلمی باک نخواهند داشت).

17. عارفان و مدعیان مقام تهذیب نفس و تقوا خیانتکارانند (به عقاید و افکار مردم خیانت می کنند).

18. قاریان قرآن از افراد فاسق اند.

19. شهادت دادن بر اساس زور به وجود می آید (یعنی از قدرتهای فردی و اجتماعی سوء استفاده می شود و مردم را وادار می کنند که به نفع آنها شهادتهای دروغین بدهند).

20. گناهان علنی شده، حیا و شرم از میان برداشته می شود (مانند تشکیل مجالس علنی از زن و مرد و پهن کردن بساط میگساری و اعمال زشت جنسی، رقصهای دسته جمعی از زن و مرد و برپا داشتن مجالس قمار و...).

21. بهتان و برخلاف واقع گویی نسبت به مردم رایج می شود.

22. سرکشی و طغیان و بدرفتاری علنی می شود.


23. قرآنها را با چاپهای زرین و جلدهای زرکوب در اختیار مردم قرار می دهند (در صورتی که از عمل کردن به احکام و قوانین قرآن در میان آن مردم خبری نیست بلکه درست بر خلاف آنچه می فرماید عمل می کنند).

24. مساجد را از لحاظ ساختمان مزین می سازند (در صورتی که از محتوای آن یعنی تقوا خبری نیست).


25. مناره های مساجد را بسیار مرتفع می سازند (که از راه دور توجه بینندگان را جلب می کند) اما از دورن - یعنی تقوا - خالی است.

26. اشرار و مردم دور از خدا و معنویت در جامعه محترم هستند.


27. مردم در راه باطل و تقویت و پشتیبانی از اشرار صفوف فشرده خواهند داشت.

28. در کارهای فردی و اجتماعی هواهای نفسانی مختلف است و هر دسته یک راه برای خودش انتخاب می کند.

29. پیمان شکنی رایج می شود و وعده الهی نزدیک می گردد.

30. زنان با مردانشان به جهت حرص به دنیا در کار تجارت شرکت می کنند.

31. صدای فساق برخیزد و به آنها گوش فرا داده شود (مورد توجه و مقبول دیگران باشند).

32. زعیم و حاکم بر آن مردم رذل ترین افراد جامعه است (فاقد تمام صفتهای خوب).

33. مردم از بدکاران و فاسقان می ترسند (از شر آنها در امان نیستند).

34. دروغگویان از طرف مردم به عنوان راستگو تاءیید می شوند (مانند دروغهای سیاستمداران که پیوسته در مجامع مورد تاءیید مردم قرار می گیرد).

35. خیانتکاران به عنوان امین مردم و پرچمدار امانت معرفی می شوند (نظیر انتخاباتی که در سرتاسر جهان صورت می گیرد، مانند انتخاب ریئس جمهورها، نخست وزیرها، یا نمایندگان مجلس که به عنوان امین اجتماع انتخاب می شوند، در صورتی که از اول اکثرا کار این دسته خیانت به امانتهای مردم بوده است).


36. هنر پیشه های آوازه خوان تربیت می شوند.

37. مردم گذشتگان را لعنت می کنند.

38. زنها سوار بر زینها می شوند (اسب سواری، رانندگی و امثال اینها).

39. مردان از نظر لباس و قیافه شباهت به زنها پیدا می کنند و نیز زنان شبیه به مردها می شوند (بطوریکه انسان گاه دچار تردید می شود که این زن است یا مرد - بکرات اتفاق افتاده است -.)


40. بی آنکه از افراد شهادت بخواهند برای خوشایند اهل دنیا خود را به عنوان شاهد معرفی می کنند.


41. احکام و علوم دین را برای دنیا می آموزند و اعمال دنیوی را بر کارهای مربوط به آخرت ترجیح می دهند. بر دلهای گرگ صفتشان جامه میش می پوشند، قلبهای آنها آکنده از کثافت است بطوریکه از هر مرداری گندیده تر است.

****             ****               ****                ****               ****

عمر بن الخطاب از حضرت امیرالمؤ منین سلام اللّه علیه سؤ ال می کند:

نام حضرت مهدی چیست؟ امام فرمودند: اما اسمش را نمی گویم، زیرا حبیبم رسول خدا از من عهد گرفته است که تا ظهورش نامش را نگویم. عرض کرد: اوصافش را برای من بیان کن.

 آقا فرمودند: او جوانی است متوسط القامه، خوشرو و خوش موی که موهایش بر شانه اش ریخته است و نور صورتش بر سیاهی محاسن و سر مبارک آن حضرت احاطه نموده است. پدرم به قربان فرزند با شخصیت ترین کنیزان باد. اصبغ بن نباته می گوید: از حضرت امیرالمؤ منین علیه السّلام شنیدم که می فرمودند:

قبل از قیام قائم سالهای پر از خدعه ای است. در این سالها (پیش از قیام) راستگویان به نام دروغگو معرفی می شوند و دروغگویان به عنوان راستگو. در این سالها «ماحل»تقرب پیدا می کند و «رویبضه» سخن می گوید. اصبغ می گوید: عرض کردم «ماحل»و «رویبضه» چیست؟ فرمودند: مگر قرآن را نخوانده ای که می فرماید:«و هو شدید المحال»؟ قال یرید المکر - فرمودند: منظور از «ماحل» آدم مکاری است که به وسیله مکر زیاد مردم را به خود متوجه می کند.
و اما معنی «رویبضه». اگر چه در این حدیث پاسخ معنای آن افتاده ولی در جای دیگر از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نقل شده است که «الرویبضة الرجل التافه ینطق فی امر العامة» یعنی مرد حقیر و بی شخصیتی که در امر عامه مردم دخالت می کند و سخن می گوید.
عبید بن کرب می گوید:
سمعت علیا یقول ان لنا اهل البیت رایة من تقدمها مرق تاءخر عنها محق و من تبعها لحق.از امام امیرالمؤ منین علیه السّلام شنیدم که فرمودند: از برای ما اهل بیت پرچمی هست. هر کسی که جلو بیفتد و یا عقب بماند نابود است، اما هر کسی که همراه این پرچم گام بردارد و از آن متابعت کند، نجات می یابد و با ما خواهد بود.
خواننده عزیز!
جلو افتادن یا عقب ماندن از این پرچم معنایش این است که ایمان به ولایت ما نداشته باشد و معنی متابعت این است که دستورها و اوامر ما را اطاعت کند.

درباره ندای آسمانی در روزهای اول ظهور در این حدیث از حضرت امیرالمؤ منین علیه السّلام نقل شده که آن حضرت فرمودند:
اذا نادی مناد من السماء ان الحق فی آل محمد صلی الله علیه و آله فعند ذلک یظهر المهدی علی افواه الناس و یسرون فلا یکون لهم ذکر غیره. هرگاه منادی از آسمان فریاد زند که حق با آل محمد صلی الله علیه و آله است در این موقع مهدی ما ظاهر می شود و مردم او را می بینند و می شناسند و خوشحال و مسرورند و دیگر نام غیر از حضرت بقیة الله را نمی برند.

****             ****            ****           ****            ****           ****

ابی مروان از حضرت امیرالمؤ منین علیه السّلام درباره حوادث پیش از قیام حضرت مهدی روحی له الفداء روایت می کند که فرمودند:


1. پرچمهایی پیدا می شوند و رنگ آنها سیاه است. در این موقع در خانه های خود بنشینید و هیچ حرکت نکنید.


2. سپس مردمی کوچک (یا از نظر سن یعنی جوان یا از لحاظ شخصیت تهیدست) پدید می آیند که به آنها اعتنا نمی شود. آنان دارای قلبهایی همچون پاره های آهن اند. این افراد دولتمردانی هستند با چنین ویژگیهایی:

الف. به عهد و میثاق خود وفا نمی کنند (پای بند وفای به عهد نیستند).


ب. مردم را به سوی حق می خوانند اما خود از حق پیروی نمی کنند و از لحاظ واقع اهل حق نیستند.

آنها به جای اسم از کنیه خود استفاده می کنند و نسبشان پوشیده و نامعلوم و موها آنها دراز و افتاده مانند موی زنان است. سپس در میانشان ایجاد اختلاف می شود. آنوقت خداوند به هر کسی که بخواهد حق را واگذار می کند.
در آیات زیادی از قرآن مجید خداوند وعده فرموده است که باید به وسیله قیام حضرت بقیة الله روحی له الفداء حق را به آل محمد برساند و حکومت حقه آنان سراسر جهان را فرا بگیرد.


حضرت علی علیه السّلام در خطبه ای معروف به «خطبة البیان» آنگاه که خود را معرفی می فرماید، می رسد به این قسمت که «اءنا اءبو الاءئمة اءلاطهار اءنا ابوالمهدی علیه السّلام القائم فی آخرالزمان» یعنی: منم پدر امامان پاک، منم پدر مهدی علیه السّلام که در آخرالزمان قیام می کند.

در این حال مالک اشتر که پایین منبر مولا بود به پا خاسته، از حضرت می پرسد که این قیام کننده از فرزندان شما کی قیام می فرماید؟ حضرت چنین فرمود:


اذا زهق الزاهق «1» و خفت الحقایق «2» و لحق اللاحق «3» و ثقلت الظهور «4» و تقاربت الامور «5» و حجب النشور «6» و اءرغم المالک «7» و سلک السالک «8» و دهش العدد «9» و هاجت الوساوس «10» و غیطل العساعس (الفسارس) «11»و ماجت الامواج «12» و ضعف الحاج «13» و اشتد الغرام «14» و ازدلف الحضام «15» و اختلفت العرب «16» و اشتد الطلب «17» و نکص الهرب «18» و طلبت الدیون «19» و ذرفت العیون «20» و اءغبن المغبون «21» و شاط النشاط«22» و حاط الهباط «23» و عجز المطاع «24» و اءظلم الشعاع «25» و صمت الاسماع «26» و ذهب العفاف «27» و سجسج الانصاف «28» واستحوذ الشیطان «29» و عظم العصیان «30» و حکمت النسوان «31» و فدحت الحوادث «32» و نفثت النوافت «33» و اختلفت الاهواء «34» و عظمت البلوی «35» و اشتدت الشکوی «36» و استمرت الدعوی «37» و قرض القارض «38» و لمض اللامض «39»و تلاحم الشداد «40» و نقل الملحاد «41» و عجت الفلاة «42» و خجعج الولاة «43»و نضل البارخ «44» و عمل الناسخ «45»و زلزلت الارض «46» و عطل الفرض «47» و کبتت الامانة «48» و بدت الخیانة «49» و خشیت الصیانة «50» و اشتد الغیض «51» و اءراع الفیض «52» و قاموا الادعیاء «53» و قعدوا الاولیاء «54» و خبثت الاغنیاء «55» و نالوا الاشقیاء «56» و مالت الجبال «57» و اءشکل الاشکال «58» و شیع الکربال «59» و منع الکمال «60»
... فیکدحون الجرائر - و یملکون الجزائر - و یحدثون کیسان - و یخربون خراسان - و یصرفون الحلسان - و یهدمون الحصون - و یظهرون المصون - و یقتطفون الغصون - و یفتحون العراق - و یحجمون الشقاق بدم یراق - فعند ذلک ترقبوا خروج صاحب الزمان علیه السّلام.

1. هنگامی که نابود شونده نابود شود.


2. و حقایق مخفی شود (حقایقی که سیاستمداران و زمامداران آن را با زبان دیپلماسی و غیره کتمان می کنند)، یا حقایق سبک شمرده شود (در صورتی که جمله مزبور از «خف» باشد نه از «خفی»).

3. و ملحق شونده ملحق شود .


4. و پشتها سنگین شود (از مشکلات، از گناهان و...)


5. و کارها و اشیاء نزدیک به هم شوند (مکانها نزدیک به هم شوند و دنیا یک خانواده شود).


6. و از انتشار جلوگیری به عمل آید (از انتشار حق جلوگیری شود، یا از انتشار در زمین منع گردد و محدوده های قانونی و مرزها مطرح شود).

7. و دماغ مالک به خاک مالیده شود .

8. و بپیماید پیماینده.


9. و به شگفتی وادارد عدد از کثرت و زیادتی (یا مبهوت و شگفت زده شود عدد).


10. و وسوسه ها به هیجان در آید (مثل شکوک اعتقادی و غیره مثل اینکه این کار چون به مصلحت من است، پس چرا انجام ندهم؟).


11. و گرگها به صدا (زوزه) در آیند (مراد، مردمان گرگ صفت است).


12. و امواج به خروش در آیند (شاید اشاره به امواج گناه و مادی گرایی باشد که به خروش آمده و هر گروهی را به سمتی کشانده و افراد زیادی را روانه دیار نیستی و هلاکت می کند. لذا باید در این میان سوار کشتی حق شد که سبب نجات انسان است و در اخبار آمده که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: مثل اهل بیت من مثل کشتی نوح است که هر کس سوارش ‍ شود نجات یافته و هر کس از آن تخلف کند نابود شده است،شایدمنظورسونامی هاباشد).


13. و حج گزارنده ضعیف شود (رفتن به حج ممنوع شود یا مشکلات زیادی سر راهش قرار گیرد و یا نفقه و مخارج حج بالا رود که حاجی در مقابلش ناتوان گرددیا...).

14. و مطالبه شدید شود (یا اشاره به مالیات دولتی است که به زور ستانده شود، یا به خاطر ضعف افراد، افراد بدهکار نتوانند بدهی خود را بدهند و در شدت و تنگنا واقع شوند یا به معنای هلاکتها و عذابها است که عذابهای شدید بر سر مردمان بیاید).

15. و نزاع و خصومت و جدال پیشرفت کند (فراگیر باشد و به هر جایی برسد یا دعواها و درگیریها زیاد شوند).


16. و عربها با هم اختلاف کنند.


17. و خواهشها و خواسته ها شدید شود (هر کس پا را فرا گذارد و درخواست بالاتر و سخت تری بکند).


18. و درخواست فرار شود (هر کس می کوشد به جایی فرار کند و خود را برهاند).


19. و وامها درخواست شود (اکثر مردم مدیون باشند، لذا مورد مطالبه واقع شوند.)

20. و اشکها روان شود (گرفتاریها زیاد شود و مادر نمی داند که فرزندش زنده است یا نه و یا فرزندان و خانواده اش را در پیش چشمش می کشند و...).


21. و فریفته شود فریفته شده (نیرنگها زیاد شودوآنهایی که نفس ضعیف دارندگول میخورند).


22. تحرکها و فعالیتها زیاد شود (برای به دست آوردن مختصر چیزی بایستی سخت کار کند و به اصطلاح جان بکند).

23. افراد بر حق محاصره و پایین نگهداشته شوند (خاموششان نگه دارند).


24. و زمامدار مطاع ناتوان شود (چه رسد به زمامدار غیر مطاع با توجه به شدت مشکلات).


25. و تاریک شود شعاع (آفتاب) (شعاع حق تاریک شود و کسی به آن توجه نکند).


26. و گوشها کر شود (صدای حق را نشنوند).


27. و پاکدامنی رخت بر بندد.


28. و انصاف از بین برود.


29. و شیطان چیره گردد.

30. و نافرمانی بزرگ شود (مردم گناهان بزرگ انجام دهند).


31. و زنان زمامداری کنند و حکم برانند.


32. و رویدادها بزرگ به وقوع پیوندد (قحطیها، زلزله ها و نابودی انسانها بر اثر سلاحهای مخرب و نابودکننده مثل سلاحهای اتمی و شیمیایی).

33. و دمنده ها بدمند .

34. و خواهشها مختلف و گوناگون شود (هر کس سازی می زند و به سازی می رقصد).


35. و بلاها و سختیها بزرگ شود.

36. و شکوائیه ها و گلایه ها سخت شود.


37. و دعوا پیوسته باشد.


38. و متجاوز تجاوز کند.

39. و به خشم آینده به خشم آید (در نتیجه، مردم شورش کنند).

40. و سخت گیرندگان خونریزی و جنگ کنند.


41. و ملحد و طعنه زنندگان در دین سخن گویند.


42. و بیابان به زوزه و فریاد در آید (یا بیابانها خشک شوند و طراوت خود را بر اثر جنگ و خونریزی از دست بدهند).


43. و فریاد برآورند زمامداران.


44. و به هدف زننده چیره شد.


45. و عمل کرد زایل کننده.


46. و زمین لرزید.


47. و واجب الهی تعطیل شد.


48. و امانت گرفته شد و پرداخت نشد.

49. و خیانت آشکار شد.

50. و از محافظت و مراقبت ترسیده شد (افرادی که خود را از گناه باز می دارند و خود را در برابر گناه و امور مشتبه کنار می کشند کارشان مورد قبول نباشد).


51. کمبود شدت گیرد (کمبود باران و نعمتها).


52. و فزونی و بسیاری به هراس اندازد (بسیاری قحطی و گرسنگی).


53. و حرامزادگان به پا خاستند.


54. و نیکان و اولیاء نشستند و ایستادند (دست کشیدند یا اینکه نتوانستند کاری انجام دهند).


55. و ثروتمندان پلید شوند.


56. و شقاوتمندان به آرزوهای خود دست یافتند.


57. و کوهها انحراف پیدا کردند (یا اشاره به علما است که همانند کوه اند و دچار انحراف می شوند و یا اینکه عبارت «مالت الاجیال» است و جمع «جیل» یا «یاء» یعنی گروهها و طوایف و دسته ها منحرف شدند،شایدمنظورخودکوههاباشد).


58. و امور شبیه به هم، همشکل شوند (و تشخیصشان مشکل شود).


59. و سوزانده و نابود شوند غربال (ملاک تشخیص حق از باطل از بین برود).


60. و از کمال منع شود (کسی که می خواهد به کمال برسد برایش مانع تراشی می شود).

... پس، در زمانی که این علائم واقع شد مردمانی خروج می کنند که گناه و جنایاتی را مرتکب می شوند (و اگر عبارت «الحرائر» با «حاء» مهمله باشد یعنی تجاوز به زنان و دوشیزگان می کنند) و مالک می شوند «جزائر» را (جزیره ها را) و نیرنگها به کار می برند و خراسان را خراب می کنند و دگرگون می سازند حلسان را (یا اسم جایی است یا جمع «حلس» به معنای اینکه باز می گردانند خانه نشینان را از خانه نشینی) و دژها و مواضع دفاعی مستحکم را ویران می کنند و آشکار می سازند آنچه را که مصون و محفوظ مانده بود و می چینند (و قطع می کنند) شاخه ها را و فتح می کنند عراق را و باز می دارند از شکاف و دو دستگی با (ایجاد ترس و) خونریزی (یعنی هر صدای مخالف را به سرعت در نطفه خفه می کنند یا مراد این است که می مکند و سوء استفاده می کنند از شکاف و ایجاد اختلاف بین گروهها با خونی که ریخته می شود). 

 پس، در آن هنگام انتظار بکشید ظاهر شدن صاحب الزمان را؛ یعنی مراقب باشید و چشم و حواستان را متوجه امام زمان کنید که بزودی ظهور خواهد فرمود.
اللهم عجل فرجه و سهل مخرجه و ارفع موانع الظهور یا من الیه تصیر الامور بحق محمد و آله علیهم السلام.

 

امیرمؤمنان و خطبه ذی قار و علائم آخرالزمان



خداوند برای هدایت و ارشاد شما پیامبرش را مبعوث به رسالت فرمود و بدانید که بعد از من دورانی خواهید داشت که در آن چیزی پنهان تر از حق نیست و نیز در آن زمان روشن تر از باطل چیز دیگری نخواهد بود. در این عصر، دروغ بستن بر خدا و پیامبرش از هر چیزی بیشتر است. در این زمان متاعی کم ارزش تر از قرآن خدا در نزد این مردم نیست، در صورتی که قرآن را بحق بخوانند و به آن عمل کنند، هیچ متاعی از نظر ارزش به پای کتاب خدا نمی رسد، اگر تحریف شود و برخلاف حق تفسیر گردد، به تحقیق، سودجویان از آن استفاده می کنند. در این زمان و در میان مردم شهرها هیچ چیزی از معروف (کارهای خوب و خداپسند) زشت تر و منکرتر، و هیچ کاری و عملی از منکر (گناه) زیباتر نیست. در نظر مردم گمراه این زمان هیچ راهی بدتر از رفتن به راه حق نیست (پیمودن راه بندگی به معنی واقعی). در این عصر است که دانایان به قرآن آن را پس پشت می اندازند و نگهبانان قرآن آن را به دست فراموشی می سپرند (البته در عمل نه به زبان) و هوای نفس آنها را به این سو و آن سو می کشد و این انحرافی است که آن را از پدران خود به ارث برده اند. آنان به دروغ قرآن را تحریف و تفسیر می کنند و حقایق آن را خلاف واقع دانسته، آن را به بهای کمی می فروشند و نسبت به آن بی رغبت اند. پس، قرآن و اهل قرآن در این عصر رانده شده از اجتماع هستند و در عین اینکه (بسیار کم اندو) در میان مردم از لحاظ ظاهری حضور دارند در مغنا بیرون و بیگانه از این جامعه اند، و در حقیقت، به تبعید شدگان شباهت دارند و کسی به آنها (قرآن و اهل آن) مکان نمی دهد (آنان را تحویل نمی گیرد). آفرین بر این دو یار موافق (یعنی قرآن و پیروان واقعی آن). در این زمان قرآن و اقلیت عامل به آن ظاهرا در میان جامعه هستند، اما در واقع بیرون از این مردم زندگی می کنند؛ زیرا راه سعادت و راه شقاوت و گمراهی یکسان نیستند اگر چه با هم در یک جا جمع شوند. مردم این زمان گرفتار جدایی و نفاق و از هماهنگی با حق بر حذرند و امور دینی و دنیوی خود را با افرادی برگزار می کنند که کارشان نیرنگ و زشتکاری و رشوه خواری و کشتار انسانهاست گویی خود را پیشوای قرآن می دانند و عملا از رهبری قرآن محروم اند. از حق در میان آنها جز نامی و از قرآن جز جلد و کاغذ و نوشته های آن نمانده است. در این جامعه صدای قرآن و احکام آن بر می خیزد و بعضی به آن علاقه مند می شوند و در مجلس می نشینند، ولی آرام نگرفته از مجلس بیرون می شوند در حالی که از دین اسلام بیرون رفته اند (دیدن خلافها و شنیدن آن) از دین پادشاهی به مذهب حکمران دیگر می روند، همین طور از سوی این حاکم به سوی آن فرمانروا و از سوی آن حکومت به سوی حکومت دیگر و از فرمانبری حکمرانی دیگر در رفت و آمدند (آری، چون پناهگاه اصلی «دین» را از دست داده اند). خداوند آنها را گرفتار استدراج خود می کند، یعنی به بدبختی و عقوبت خود می کشاند، اگر چه به ظاهر سرگرم دنیای خود هستند و به اصطلاح با خوشی زندگی می کنند و به راستی که آرزوها و امیدهای بیجا زندگی آنها را فرا می گیرد تا آنجا که فرزندانی در معصیت به وجود می آورند (نسل آینده را پدید می آورند). در مقابل ناحق سر تسلیم خم می کنند و در عین حال خود را دیندار می دانند (آری، دین دلخواه اهل دنیا، نه آن دینی که خداوند فرستاده است).
مساجد این مردم در این زمان از نظر ساختمان (کاشی کاری، فرشهای قیمتی، بخاری، کولر و امثال اینها) آباد، اما از هدایت مردم به دین واقعی ویران است (تبلیغات درست برخلاف آنچه در واقع هست پیاده می شود). خوانندگان قرآن و آبادکنندگان مساجد زیانکارترین و ناکام ترین خلق خدایند. اینان سرچشمه گمراهیها هستند و بازگشت ضلالت و گمراهی نیز به سوی خود آنها خواهد بود. شرکت در مساجد اینها کفر به خداوند بزرگ است مگر برای آن افرادی که نسبت به گمراهی آنها شناخت داشته باشند. بر اساس اعمال نادرست متصدیان امور دینی، مساجد، این پایگاه دینی، از نظر تقوا خراب و انباشته از گمراهی می شود و سنتهای خداوندی را مبدل می سازند و حدود الهی را تغییر می دهند و مردم را به راه راست نمی خوانند و در آمد کشور اسلامی و اموال بیت المال را به صاحبان واقعی اش، یعنی مستحقان نمی دهند بلکه آن را در راه نامشروع و جنگ و خونریزی به مصرف می رسانند و در ارتباط با پناهندگان اسلام پیمان شکنی می کنند و کسانی را که در این مسیر ناحق از آنها کشته می شوند شهید می نامند و به خداوند افترا می بندند و او را انکار می کنند و از دانش به خاطر نادانی خود روی بر می گردانند. در گذشته هم کسانی همچون اینان بودند که بندگان خوب خداوند را شکنجه می دادند و آنها را مثله می کردند (یعنی گوش و بینی آنها را می بریدند) و گفتار آسمانی و بر اساس مصلحت آن افراد را که از طرف خداوند می گفتند دروغ و ناحق می انگاشتند و در برابر کار خوب و شایسته کیفرهای ناصواب مقرر می کردند و حال آنکه خداوند پیامبری را از میان شما مبعوث کرد که نمی تواند رنج شما را ببیند (یعنی خوشی و رفاه شما را طالب است و همه مسلمانان را دوست می دارد) و بر این پیامبر کتابی نازل شده است که نظیر ندارد (چون که جوابگوی تمام خواسته ها و نیازمندیهای علمی، اقتصادی، صنعتی، کشاورزی، تجاری، دامپروری، نظامی، سیاسی، اخلاقی، اجتماعی و سایر نیازهای دیگر شماست). خداوند وعده فرموده است که باطل به هیچ نحو نمی تواند به قرآن حمله ور شود و تحریف در آن راه نمی یابد (از پیش رو و پشت سر، خداوند نگهبان قرآن است) و با اینکه از تمام گذشته ها خبر داده کوچکترین خلافی در آن دیده نشده است و تاریخ دنیا نیز بر آن گواهی می دهد...
از خداوند بزرگ تقاضا دارم که همه مسلمانان جهان به ویژه شیعیان آن حضرت را موفق به انجام و عمل کردن به دستورات دنیا و نیز دوری از کجرویها بفرماید. آمین یا رب العالمین.

 

علی و فتنه های پیش از ظهور


آنگاه که فتنه ها و شبهات جامعه را فراگیرد امام عصر (روحی له الفداء) ظاهر می شود.

(همه جا از قیام او سخن گفته می شود و مانند خورشید فروزان می درخشد). در میان آسمان و زمین او را به نام کنیه و نسب یاد می کنند و نام عزیزش در محافل دوست و دشمن و مردم باایمان و بی ایمان نقل می گردد تا حجت بر همگان تمام شود و جامعه او را بشناسد و ما پیوسته نام و نشان او را اعلام کرده ایم (در کتابها و در سخنان) و گفته ایم که او همنام جدش خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله و هم کنیه اوست تا کسی نگوید که من نام و نسب و کنیه او را نمی دانستم. به خدا سوگند آنقدر نام و نسب و کنیه او بر زبان مردم جاری می شود تا دیگر برای کسی ابهامی نماند. اجرای این برنامه ها یکسره برای این است که حجت بر همگان تمام شود. آنگاه خداوند امر به ظهورش می فرماید، چنانکه در آیه شریفه «هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله ولو کره المشرکون» " 19 " به جدش خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله وعده فرموده است که باید دین مقدس اسلام بر تمام ادیان غلبه و پیروزی داشته باشد اگر چه دشمنان خداوند نخواهند.

 

حضرت امیرالمؤ منین علی بن ابی طالب علیه السّلام می فرماید: برای ما اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) پرچمی هست که هر کسی بر آن سبقت بگیرد دزدیده می شود (استعمارگران و استثمارگران او را می برند و عقایدش را می دزدند کما اینکه تمام سرمایه های معنوی دنیای اسلام را دزدیدند) و هر کسی که عقب بماند از این پرچم، نابود و هلاک خواهد شد و هر کسی که متابعت از این پرچم نمود، سعادتمند و موفق خواهد شد. روی آن پرچم نوشته است «بیعت از آن خداوند است».

خداوندا! بیعت با حضرت بقیة الله (علیه السّلام و عجل الله له الفرج) را برای مردم بیرون رفتن از تمام غم و اندوه ها قرار بده و پراکندگی و سرگردانی امت را به اتحاد و اتفاق مبدل فرما.

 

امیرالمؤمنین و علائم قیام قائم


سلمان فارسی می گوید: آمدم خدمت حضرت امیرالمؤ منین علیه السّلام عرض کردم قائم از فرزندان شما کی قیام می کند؟ آن حضرت آهی کشیده، فرمودند:
لایظهر القائم حتی یکون امور الصبیان و یضیع حقوق الرحمن و یتغنی بالقرآن فاذا قتلت ملوک بنی العباس اولی العمی و الالتباس اصحاب الرمی عن الاقواس بوجوه کالتراس و خربت البصرة هناک یقوم القائم من ولد الحسین علیه السّلام.
قائم ظاهر نمی شود تا اینکه چند نشانه به وجود آید:


1. کارها به دست نوجوانان و افراد ناآگاه قرار گیرد.

2. حقوق خداوند رحمان (احکام دین خدا) ضایع گردد.


3. قرآن را با تغنی (به غنا) بخوانند.


4. پادشاهان بنی عباس که از دیدن حق محروم، و از شناخت آن ناتوانند، به دست تیراندازان و کماندارانی کشته شوند، که صورتهایشان همانند سپر می باشد (منظور مغولها هستند که در نهج البلاغه - خطبه 128 - از آنها «المجان المطرقة» یعنی: سپرهای چکش خورده، تعبیر شده است).


5. بصره خراب گردد.


در این موقع قائم ما از فرزندان امام حسین علیه السّلام قیام می کند.
از امام امیرالمؤ منین و نیز از حضرت صادق و حضرت باقر علیهم السلام نقل شده است که فرموده اند:

خوشا به حال مردم طالقان که در اجتماع و منطقه آنان برای خداوند متعال گنجهایی است که از طلا و نقره نیست، اما مردانی هستند که به درستی خداوند را شناخته اند و اینان از یاوران حضرت مهدی روحی له الفداء در آخر الزمان هستند (به راستی خوشا به حال آنها).

حضرت امام امیر المومنین و وسایل نقلیه
زمان حکومت حضرت مهدی (ع)
امام امیر المومنین (ع) درباره وسایل نقلیه دوران جهانگیری حضرت بقیه الله روحی له لفدا چنین می فرماید:
آنگاه حضرت مهدی (ع) امر می فرمایند مرکبهای سواری بسازند و در کرانه عکا چهار صد کشتی ساخته می شود و به طرف طرطوس به حرکت در می آیند و آنجا را فتح می کند و از طرطوس به سمت انطاکیه می رود، آنجا را هم فتح می کند و از انطاکیه به طرف قسطنطنیه  هجوم می آورد، آن سرزمین را هم فتح می کند و به جانب بلاد روم (کشورهای غربی) حرکت می کند و همه آن کشورها را مسخر می نماید (اللهم عجل فرجه).

 

حکومت مهدی

 

امیرالمؤمنین و نزول حضرت عیسی


امام امیرالمؤ منین علیه السّلام به تشریف فرمایی حضرت عیسی بن مریم علی نبینا و علیه السّلام در روزهای اول ظهور اشاره می فرمایند، آن هم در بیت المقدس روز جمعه:

مهدی ما به جانب بیت المقدس برمی گردد و چند روزی در آنجا با مردم نماز می خواند تا روز جمعه می رسد و مردم آماده نماز هستند که ناگهان حضرت عیسی بن مریم در همین ساعت از آسمان به زیر می آید، در حالتی که دو لباس قرمز به تن دارد و قطرات عرق از سر و صورتش مانند قطرات روغن می ریزد. مردی زیبا و خوش اندام است که شبیه ترین مردم به حضرت خلیل الرحمن (علیه السّلام) است پیش می آید و با حضرت بقیة الله مصاحفه می کند و بشارت به فتح و پیروزی می دهد. در این موقع حضرت مهدی علیه السّلام تعارف می فرماید به حضرت عیسی که جلو بایستید و با مردم نماز بخوانید. حضرت عیسی می فرماید: ای فرزند رسول خدا! «بل الصلوة لک». کنایه از اینکه پیشوایی دیگر مخصوص به شماست. در این موقع حضرت عیسی اذان می گوید و حضرت بقیة الله ارواحنا له الفداء جلو می ایستد و جناب عیسی علیه السّلام به آن حضرت اقتدا می کند (اللهم عجل فرجه).


امام امیرالمومنین و نشانه های پیش از قیام


امام صادق (ع) از وجود مقدس حضرت امیرالمومنین سلام علیهما روایت می کنند که آن سرور فرمودند:

مسلما زمانی بر مردم خواهد آمد که افراد فاجر و گناهکار را مورد احترام خاص قرار می دهند، سخن چین و بد زبان را مقرب خود می سازند و افراد با انصاف را ضعیف و ناتوان می شمارند. عرض کردند: یا امیر المؤ منین! کی خواهد شد؟ فرمودند: (هر وقت دیدید امانت را غنیمت می شمارند (خیانت به امانت می کنند)، دادن زکات را برای خود زیان و غرامت می پندارند، عبادت را بار و سنگینی بر دوش خود می دانند وصله کردن را با منت انجام می دهند. عرض کردند: یا امیر المؤ منین! کی خواهد شد؟ فرموند:) هرگاه دیدید زنان تسلط پیدا کردند (بر امور اجتماعی و سیاسی و غیره) و نیز هر وقت دیدید که اماء و کنیزان استیلا یافتند و نوجوانان به زمامداری رسیدند.

 

نشانه های ظهور

 

رسول اکرم و نشانه های ظهور



سکونی از امام جعفر صادق علیه السّلام نقل می کند که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: بر امت من زمانی بیاید که باطن آنها پلید و ظاهرشان به جهت طمع در دنیا آراسته باشد و خداوند را در نظر ندارند عمل آنها ریا است و از او نمی ترسند. خداوند نیز همه آنان را عقوبت خواهد کرد و هرچه دعا کنند، حتی دعای غریق، مستجاب نخواهد شد.

نشانه ظهورازپیامبر(ص)

از این روایت چند علامت برای ظهور حضرت بقیة الله ارواحنا له الفداء - آن هم از زبان آورنده اسلام حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله - نقل کرده اند:


1. دلها مملو از خبائث و صفات رذیله می شود.


2. مردم تظاهر به خوبیها می کنند در حالی که دلشان از خوبیها خالی است.


3. هدف از این تظاهرات، فرورفتن در کثافات اخلاقی دنیا و تعینات آن است.

4. کارهای آنها اگرچه به صورت عبادت است اما برای غیر خدا انجام می شود (ریا).


5. توجهی به عالم آخرت نخواهند داشت و از خداوند نمی ترسند.

6. به جهت این صفات، خداوند آنها را عقاب می کند به بلاهای اجتماعی از قبیل جنگ، گرفتار ظلم شدن، گرانی، سلب برکت و...

7. در این موقع هرچه دعا کنند حتی دعای غریق هم مستجاب نخواهد شد.

 رسول خدا صلی الله علیه و آله در روایتی در مورد نشانه های ظهور مهدی روحی له الفداء می فرمایند:



بزودی زمانی بر امت من فرا رسد که از قرآن جز رسم و از اسلام جز اسم باقی نماند. آنان به نام مسلمان خوانده می شوند در حالی که دورترین مردم از اسلام اند، مساجد آنان آباد و از هدایت خراب (خالی) است. فقهای آن زمان بدترین فقها در زیر آسمان اند فتنه از ایشان آغاز می شود و به آنان باز می گردد.

وجود مبارک منجی عالم بشریت حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله وسلم در این حدیث که در حقیقت آیینه ای است که دنیای اسلام و مردم آن را نشان می دهد و این خود معجزه ای است از آن بزرگوار، به چند علامت در ارتباط با ظهور فرزند عزیزش اشاره فرموده است:


1. محتوی و حقایق حیاتبخش قرآن، متروک و فقط اسمی از آن می ماند.

2. از اسلام نامی می ماند و قوانین جامع و کامل آن به حالت تعطیل در می آید و به انزوا سپرده می شود.


3. تقریبا یک چهارم از جمعیت دنیا ادعای مسلمانی می کنند در صورتی که عملا از اسلام بیگانه اند.

4. مساجدشان از نظر بنیان و جهات ظاهری آباد اما از لحاظ تقوا ویران است. مساجد مرکز غیبت، تهمت، ریختن آبروی مردم و بدعتها - البته به صورتهای مختلف - شده است.


5. فقها و دانشمندان بدترین دانشمندانی هستند که در زیر این آسمان بسر می برند. با تاءملی کوتاه درباره عالم نماهای زمان خودمان و فسادی که در اجتماع کرده اند معنی روایت معلوم می شود.

6. تمام فتنه ها از ناحیه علمای سوء است و بازگشت آنها نیز به خودشان خواهد بود.«اذا فسد العالم فسد العالم»رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید هرگاه دانشمندی راه فساد را در پیش بگیرد جهانی را به تباهی می کشد. زیرا مردم این دسته از افراد را الگو و سمبل دین می دانند.


امام صادق علیه السّلام به نقل از پدران مکرم خود ائمه معصومین سلام اللّه علیهم اجمعین می فرماید:


قال رسول الله صلی الله علیه و آله: (ان) الاسلام بداء غریبا و سیعود غریبا کما بداء فطوبی للغرباء.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: اسلام در ابتدا غریب و تنها بود و بزودی نیز همچون زمان پیدایش غریب و تنها خواهد شد. خوشا به حال تنهایان و غربا.

اسلام عزیز ما در ابتدا بسیار غریب بود و فقط یک اقلیت از آن استقبال کردند. در آخرالزمان نیز چنان خواهد شد، کما اینکه اکنون نیز اینچنین است و با این همه امکانات نظامی، اقتصادی و انسانی که در جهان اسلام وجود دارد، مع الوصف، مسلمین در چنگال ستمگران و کفاری مانند اسرائیل بسر می برند. دلیل بر اثبات عرض ما وضع موجود دنیای اسلام است و در روایت بالا تحت عنوان نشانه های ظهور دولت حق، رسول اکرم صلی الله علیه و آله به غربت مجدد اسلام اشاره فرموده و در ضمن کلمه «فطوبی للغرباء»بشارت پیروزی اسلام را داده اند (البته بشارت ضمنی). آری، اسلام در ابتدای امر واقعا غریب بود، درست مانند کسی که وارد شهری بشود، آشنایی نداشته باشد و پولی هم همراه نداشته باشد که بتواند خودش را اداره کند و زبانش هم با مردم آن شهر یکی نباشد، همچنانکه زبان اسلام زبان توحید بود در حالی که زبان مردم لسان کفر و الحاد و بت پرستی بود و پیامبر بزرگوار فرمودند در آخرالزمان هم این طور خواهد شد.

از امام صادق علیه السّلام منقول است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:

هر که ما اهل بیت را دشمن دارد خداوند (عزوجل) او را یهودی برانگیزد. سؤ ال شد: یا رسول الله! اگرچه شهادتین بگوید؟ فرمودند: بله، در نتیجه دو کلمه شهادت (اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله) فقط جان او محفوظ می ماند و یا از پرداخت جزیه معارف می شود. سپس ادامه دادند: هر کسی که ما اهل بیت را دشمن بدارد خداوند او را یهودی برانگیزد. پرسیدند: چگونه ای رسول خدا؟ فرمودند: اگر زمان دجال را دریابد به او ایمان آورد.
در این روایت، پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله پس از اشاره به وظیفه مردم در ارتباط با اهل بیت علیهم السلام و نیز زیان دشمنی با خاندان گرامی اش، به خروج دجال که از علائم ظهور حضرت بقیة الله روحی له الفداء است، اشاره فرموده اند. بنابراین، زیان دشمنی با اهل بیت سلام اللّه علیهم اجمعین را می توان این گونه خلاصه کرد:
1. محشور شدن در روز قیامت با یهودیان.
2. حسرت و پشیمانی که در سایه قطع ارتباط با خاندان وحی دامنگیر انسان می شود.
3. از دست دادن نعمتهای ابدی خداوند.
4. مخلد بودن در آتش جهنم.
5. محرومیت از مصاحبت با ذوات مقدسه معصومین سلام اللّه علیهم اجمعین.
رسول مکرم صلی الله علیه و آله خبر از قیام مهدی روحی له الفداء می دهد و از آن حضرت به نام خاتمه دهنده به دین چنین می فرماید:

همچنانکه دین به وسیله من آغاز شد، توسط فرزندم مهدی (علیه السّلام) خاتمه می یابد... در آخرالزمان امت من در سایه زمامداری ستمگر به بلاهایی مبتلا می شوند که مانند آن را نشنیده اند و به اندازه ای عرصه بر مردم تنگ می شود که پناهگاهی برای خود پیدا نمی کنند. در این هنگام خداوند مردی از عترت و اهل بیت من بر می انگیزد که جهان را پر از عدل و داد می کند چنانکه پر از ظلم و جور شده باشد. از ویژگیهای او این است که اهل زمین و ساکنان آسمانها او را دوست می دارند و آسمان بارانهای خودش را می بارد و زمین برکاتش را در اختیار مردم قرار می دهد.

در آخرالزمان مردمانی بیایند که از نظر ظاهر، سیمای آدمیان را دارند، اما دلهایشان مانند قلبهای شیطانها است (پر از خودخواهی و تکبر و غرور و امثال اینها است). مانند گرگهای درنده دلشان خالی از رحمت و عطوفت انسانی باشد، قتل و خونریزی برای آنها یک امر بسیار ساده و بی اهمیت خواهد بود و از کارهای زشت دوری نمی کنند. اگر از آنها متابعت کنی تو را از خود می رانند و اگر از آنان فاصله بگیری تو را مورد غیبت و عیبجویی قرار می دهند؛ اگر با تو سخن گویند دروغ می گویند و اگر آن مردم را امین خویش قرار دادی به تو خیانت می کنند. بچه های آنها با ناز و نخوت زندگی می کنند و جوانانشان بی باک و از خود راضی اند چندان که مردم را از بی تربیتی خویش عاجز می کنند. پیروان آنها امر به خوبیها و نهی از بدیها نمی کنند. عزت جستن به وسیله آنها ذلت و خواری است، مطالبه موجودی آنها فقر و ناتوانی است. شخص عاقل در میان آنها گمراه به شمار می آید و امر به معروف کننده مورد تهمت و افترا قرار می گیرد. افراد با ایمان و صاحبان تقوا در میان ایشان ضعیف خواهند بود، اما افراد فاسق در میان آنها با شخصیت حساب می شوند. کارهای خوب و سنتهای الهی در میان این جمعیت بدعت محسوب می شود و از طرفی بدعت در میان آنها سنت به حساب می آید. در چنین زمانی که مردمش دارای چنین خصوصیات اخلاقی شده اند، خداوند اشرار و مردم بد را بر آنها مسلط می کند و دیگر دعاوی خوبان اجابت نخواهد شد.

نشانه های ظهور او
نویسنده : محمد خادمي شيرازي
ناشر : مسجد مقدس جمكران




:: موضوعات مرتبط: علائم ظهور(مهدويت) , ,
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
نویسنده : هومن
تاریخ : پنج شنبه 18 آبان 1391
مطالب مرتبط با این پست